امام رضا(ع)

آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته

آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته
درد دل باتوسخنها بر زبانم ریخته
بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم
گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخته

اى حاجت محتاجترینها, آقا!

اى حاجت محتاجترینها, آقا!
اى ذکر دخیل بستنم, یا آقا!
یک لال کنار پنجره پولادت
یکدفعه صدا میزند: آقا! آقا
علی اکبر لطیفیان

درد بی درمان به مادادند و درمان ساختیم

درد بی درمان به مادادند و درمان ساختیم
اتش نمرود دادند و گلستان ساختیم
فقر ما محدودیت زایی نکردو خیر شد
با گلیم کهنه قالی سلیمان ساختیم

به سر هوای نجف سینه ام خراسانی

به سر هوای نجف سینه ام خراسانی
شبیه شوق همان پیر مرد سلمانی
بیا بکن دل من را از این پریشانی
رواست کوچه ی دل را کنم چراغانی
تمام درد و دلم را خودت که میدانی

از کریمان سنگ میخواهیم ما , زر میرسد

از کریمان سنگ میخواهیم ما , زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد

لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد

دست و پایم رو به ایوانت فقط گم میشود

دست و پایم رو به ایوانت فقط گم میشود
بیشتر وقت تو صرفِ دردِ مردم میشود
تا که کوری در حرم از تو شفایش را گرفت
حق بده در صحنت اینگونه تلاطم میشود…

مژده مژده مژده مژده آیت عظمی رسید

مژده مژده مژده مژده آیت عظمی رسید
کاف و ها و یا و عین و صاد و اَعطینا رسید
سَبِّح اسمَ رَبَّکَ الاَعلی تلاوت می کنند
حوریان دارند بر نور تو عادت می کنند

یل یکّه ی بی مَثَل مرتضی

یل یکّه ی بی مَثَل مرتضی
مرا بنده کرد از ازل مرتضی
غلام علی هستم و نوکرِ
علی بن موسی الرضا المرتضی

محمد کاظمی نیا

مو مثه زائرای دلخِسته

شعر امام رضا(ع) با لهجه شیرین مشهدی

مو مثه زائرای دلخِسته
مو مثه کِفترای صحن و سِرات
خیلی دوسِت دروم خودت مِدِنی
بخوره تو سَرِ مو درد و بِلات

دوش دیدم از لبت پیمانه حاجت می گرفت

دوش دیدم از لبت پیمانه حاجت می گرفت
از شراب کهنه ات میخانه حاجت می گرفت

عاشقی در گریه می زد حرفهایش را به تو
سرخوشی با نعره ی مستانه حاجت می گرفت

دکمه بازگشت به بالا