حیدری در خانه ی حیدر به دنیا آمده
یا که امشب حمزه ای دیگر به دنیا آمده
لرزه افتاده به جان دشمنان اهل بیت
حامی اولاد پیغمبر به دنیا آمده
حدیث اشک
اگر چه فاصله ها تا حریم و حائر توست
دل شکسته ما تا ابد مجاور توست
فقط نه قلب جهان بی قرار کرببلاست
بهشت هم همه ی جمعه ها مسافر توست
زرق و برق سفره ی شاهانه میخواهم چه کار ؟
اشک چشمم هست آب و دانه میخواهم چه کار ؟
اولین شرط سلوک عاشقی آواره گی ست
از ازل دربه درم کاشانه میخواهم چکار ؟
روبروی گنبدت هر قامتی تا میشود
ای که با آوردن نامت گره وا میشود
هرچه حاجت بر درت آورده هر کس تا کنون
مطئمناً یا برآورده شده یا میشود
تو ذاتِ جمالی…. تو ذاتاً جمیلی
تو وَحیِ خدا بر لب ِ جـبرئیلی
تو از آسـمان آمدی… آسمانی
تو از نسلِ پاکی تو فصلِ اصیلی
وحی نازل شده انگار , بر این دفتر من
قلمم کاتب و گفتند که … “حا سین یا نون”
شده تفسیرِ تمامیِ لغاتِ این عشق …
“هوَ لیلا و تماماً همه از دَم مجنون”
بیا اجازه نده عاشقت عذاب ببیند
چرا همیشه حرم را فقط به خواب ببیند ?!
به خواب دیدم از اینجا نمای گنبدتان را
عجیب نیست اگر تشنه ای سراب ببیند
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایتِ خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت,آفتاب؛
از کار سَروَری جهان برکنار شد
نفس خسته ی زنی تنها
پشت این قافله به جا مانده
چشم هایش شبیه ابر بهار
بین دستان او دعا مانده
امام رضا صلوات الله علیه :
اگر در ایمان ابوطالب تردید کنی , راه آتش را در پیش گرفته ای
? ایمان ابوطالب , شیخ مفید ص ۴
نزد پیمبر , از همه بالاتری تو
بابای مولای دو عالم , حیدری تو
ایمان تو ثابت شده بر هر مسلمان
کافر بود هرکس که گوید کافری تو
پوریا باقری
پروانه هم پروانه محفل که باشد
قابل شود یکباره ناقابل که باشد
در شعله های شمع تا پا میگذارد
دیوانه بازی میکند عاقل که باشد
تنت وقتی که در تشییع با در ربط پیدا کرد
مسیر روضه از اول به مادر ربط پیدا کرد
تو را برروی تخته پاره ای تشییع کردند و
به نوعی روضه با تابوت کوثر ربط پیدا کرد