رضا باقریان

شعر مدح و ولادت امام زمان عج

سحر ماه خدا روح دعا می آید
شافع بی بدلِ روز جزا می آید
سِرّ مستور امام الشهدا می آید
آن طبیب دل بیمار و گدا می آید

شعر ولادت امام زمان عج

خبر رسید به دریا خدا گوهر داده
به شاخ و برگ ولا باز برگ و بر داده
به خانواده ی زهرا اگر پسر داده
دعای نیمه شب مادری ثمر داده

شعر مناجات با خدا

سیزده شب با تو بودم از سرِ شب, تا سحر
یاد تاریکیِ قبرم بودم هرشب تا سحر

دیدم آلوده تر از من بینِ خوبان تو نیست
ناله بر احوال خود کردم مرتب تا سحر

شعر ولادت حضرت ابالفضل (ع)

دارم به لب همچون رطب نام تو را ای مه جبین
بسکه ادب میر عرب داری تو از ام البنین

امشب رسیدم محضرت شاید تو را پیدا کنم
شاید کمی اذنم دهی با تو کمی نجوا کنم

شعر ولادت امام حسین (ع)

چه زیباست اشک سحر داشتن
خدا را فقط در نظر داشتن
به سمت حرم بال و پر داشتن
هوای زیارت به سر داشتن
خوشا آن دلی که هوایی شود

شعر مدح حضرت امیر المومنین علی (ع)

ساقی بیا ز حیدر کراّر دم بزن
زآن غزوه ها که بود علمدار دم بزن
از آن شبی که جای نبی خفت هم بگو
از سنّ و سال خود و خدا گفت هم بگو

شعر ولادت حضرت علی اصغر (ع)

امشب از دُرِ ناب باید گفت
از زلالیِ آب باید گفت

آسمان روشن است این شب ها
از حضورِ شهاب باید گفت

شعر شهادت امام علی النقی (ع)

دهم امامِ غریبی که جود کارش بود
زمین سامره امروز بی قرارش بود

اگرچه آخرِ عمری غریب و تنها شد
ولی دقایق آخر پسر کنارش بود

شعر ولادت امام باقر (ع)

گوهر از بطن دریا تا هویدا می شود امشب
جمال ایزد منان تجلا می شود امشب

ملک در باغ رضوان است دست افشان, که از ره کِی
گل زهرای مرضیه شکوفا می شود امشب

شعر مناجات حضرت زهرا(س)

چه قدر صحن شما با صفاست مادرجان
بهشت گوشه ی صحن شماست مادرجان

حضور سبز ملایک در این حرم جاری است
شمیم عطر تو بس جان فزاست مادرجان

فرماندهی از تو, همیشه کار از من

فرماندهی از تو, همیشه کار از من
سرمایه از تو, گرمیِ بازار از من

خوبی همیشه از کریمان است آقا
بخشیدن از تو, توبه و اِقرار از من

با شهادت خورده پیوندی وقار شیعیان

با شهادت خورده پیوندی وقار شیعیان
تن به ذلت ها ندادن شد, شعار شیعیان

از حبیب و جوون و عابس, بارها آموختم
خون هرآنچه سرخ, بالاتر عیار شیعیان

دکمه بازگشت به بالا