رضا باقریان

از نسل حیدرم, حسنی زاده ام عمو

از نسل حیدرم, حسنی زاده ام عمو
از کوچکی به دست تو دلداده ام عمو
با سن و سال کوچکم آماده ام عمو
افتاده ای زمین و من افتاده ام عمو

دست صبرم عاقبت سمت گریبان میرود

دست صبرم عاقبت سمت گریبان میرود
یا از این ماتم سوی زلف پریشان میرود

بی کسی تو مرا از پا در آورده حسین
خواهرت بهرت دو تا شیر نر آورده حسین

مارا ببخش در غم تو کم گریستیم

مارا ببخش در غم تو کم گریستیم
اصلا به فکر ماه عزای تو نیستیم
دنیا چه کرده با دل ما, ای قتیل اشک
ماه عزا رسیده و دنبال چیستیم؟

رضاباقریان

حجت قبول یوسف بی پیروهن حسین

حجت قبول یوسف بی پیروهن حسین
حجت قبول کشته صدپاره تن حسین

آقا کجا سزای تو آوار بودن است
آه ای غریب خسته دور از وطن حسین

چیزی نمانده تا حرم, آرام خواهرم

چیزی نمانده تا حرم, آرام خواهرم
گریه مکن برابرم, آرام خواهرم

دلتنگ روزهای مدینه شدی, ولی
همراه ماست مادرم, آرام خواهرم

سلام حضرت زهرا به آن سفیری که

سلام حضرت زهرا به آن سفیری که
تمام زندگی اش پای یار افتاده

تمام شهر به او پشت کرده و حالا
میان کوچه دلش بی قرار افتاده

در دل شوریده ام غمهای عالم ریخته

در دل شوریده ام غمهای عالم ریخته
حال و روزم در غمت ای یار در هم ریخته

ما برای گریه ایم و از همان روز ازل
چنته ما را خدا اندوه و ماتم ریخته

میگن محرم که ز راه میومد

میگن محرم که ز راه میومد
امام رضا کتیبه ها رو میزذ
میگفت الهی که برات بمیرم
کی پهلوت و با سرِ زانو میزد

ز راه دور که آمد صدای پای محرم

ز راه دور که آمد صدای پای محرم
ندا رسید حسینیه ها, عزای محرم

چگونه شکر نمایم که از سرادق گردون
به گوش میرسد این بار هم صدای محرم

کسی به غیر خودم نیست بی قرار دلم

کسی به غیر خودم نیست بی قرار دلم
نه بی قرار دلم, بی قرار یار دلم

میان آتش دل شعله میکشد آهم
شکسته شد سر بازارها عیار دلم

ای اهل درد چشم ترم را بیاورید

ای اهل درد چشم ترم را بیاورید
آهی که بود دور و برم را بیاورید

باید به سوی خیمه‌ی یارم سفر کنم
تا فرصت است بال و پرم را بیاورید

جُستیم به امر ولی از کفر برایت

جُستیم به امر ولی از کفر برایت
آماده رزمیم به امید شهادت
سرخوردگی از آنِ شما هست و ذلالت
لعنت به شما و سرِ حجاج سلامت

دکمه بازگشت به بالا