خلوص ابتدا بی ریا بودن است
مقامات بی ادعا بودن است
مناسب ترین فرصت قرب تو
همان لحظه ی در بلا بودن است
سامرا
دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم
دو قدم روضه بخوانم…دو قدم گریه کنم
بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست
برسم پیش نگارم…برسم گریه کنم
مَلیکهای ملکوتی سَریر میآید
الٰههای به نقابی حریر میآید
زِ عرش بس که فرشته به فرش میبارد
صدایِ هِلهله از چرخِ پیر میآید
یا اَیُّهَا الاَمیر , تَصَدَّق عَلَی الاَسیر
یا اَیُّهَا الکَبیر , تَصَدَّق عَلَی الصَّغیر
یا اَیُّهَا العَزیز , تَصَدَّق عَلَی الذَّلیل
من پَستِ بی نظیرم و تو شاهِ بی نظیر
ای شده محرم به ولای ولی
فاطمۀ دوّم بیت علی
اختر تابندۀ برج ادب
شیر زن خیل زنان عرب
ببخش اگر که دلم باخدا نشد امسال
مس وجود گدایت طلا نشد امسال
جواب لطف تورا با گناه میدادم
مرا ببخش که حقت ادا نشد امسال
دنیای با حضور تو زیباست واقعا
قطره کنار چشم تو دریاست واقعا
شاعر به عشق روی شما خط خطی کند!
اینجا قلم به شوق تو برپاست واقعا
بر دل نشسته شوق زیارت به عشق تو
دارم همیشه عرض ارادت به عشق تو
با جامع کبیره ی تو عشق می کنم
من هم شدم ز اهل عبادت,به عشق تو
از همان ابتدایت ای آقا
شده ام آشنایت ای آقا
من فقیر و یتیم و مسکینم
من گدایم گدایت ای آقا
تنهاامام سامره تنها چه میکنی؟
درکاروان سرای گداها چه میکنی؟
دارمبرای رنگِ تنت گریه میکنم
پایِنفس نفس زدنت گریه میکنم
آسمان را آه جان سوزت زپا انداخته
مادرت را باز در هول و ولا انداخته
کاری از دست طبیبان بر نمی آیدغریب
برکنار بستر تو مرگ جا انداخته
ای جگرگوشه ی امام رضا
آفتاب غریب سامرا
دوستانت اهالی بالا
دشمنانت قبیله های زنا