هرکس که در خانه ی ارباب مقیم است
مشمول عنایات خداوند کریم است
آنان که خریدار و گرفتار حسین اند
فردای قیامت دلشان را زچه بیم است؟
هرکس که در خانه ی ارباب مقیم است
مشمول عنایات خداوند کریم است
آنان که خریدار و گرفتار حسین اند
فردای قیامت دلشان را زچه بیم است؟
قرار بود بمـیرم برایت آه نشد
گناه کرده ام و رِزق من نگاه نشد
قرار بود بمیرم اگر غروب دهم
شنیدم از تَه گودال وحال شاه نشد
جهان را غیر عشقت یک سرِ سوزن نمی خواهم
دو دنیا را نه با تردید…که قطعا نمی خواهم
بدونِ تو همان بهتر که ظلمت باشد و وحشت
که بی تو قبر خود را لحظه ای روشن نمی خواهم
از این فراق این روزها فریاد خواهم کرد
گریه شبیهِ حضرت سجاد خواهم کرد
اینجا گرفته بغضِ من, یک روز می آیم
آنجا صدایم را کمی آزاد خواهم کرد
نیست جز شوق زیارت در نگاه زائران
میشود بال ملائک فرش راه زائران
در نجف اذن زیارت از علی باید گرفت
میشود دست علی پشت و پناه زائران
خوب و بد پشت سر قافله راه افتاده
هر که شد عاشق این سلسله راه افتاده
نا مسلمان و مسلمان به حرم می آیند
هر زن و مرد ز هر فاصله راه افتاده
از سر ِناقه ی غم شیشه ی صبر افتاده
همه دیدند که زینب سر قبر افتاده
چشم او در اثر حادثه کم سو شده است
کمرش خم شده و دست به زانو شده است
ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم
باور نداشتم که به قبرت نظر کنم
ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید
با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم
کاروانی میرسد از کوچه ی آزارها
کاروانِ زینبِ غمدیده و بیمارها
مانده از باغ بهارِ مرتضی و فاطمه
ساقه هایی زخم و نیلی از هجوم خارها
بعد از این, ای خواهر مظلومه, راحت گریه کن
آمدی از راه با رنجِ اسارت, گریه کن
ناله کن, نوحه بخوان, تا کعبِ نِی در کار نیست
کربلا را بیمه کن با اشکهایت, گریه کن
پا به پای سر و این نیزه به هرجا رفته
کار عشق است که با آبله ی پا رفته
در دل آتش کوچه, پی مولا رفته
چقدر غربت این بچه به زهرا رفته
حرف دارم گلایه لازم نیست
تو ببین… آیه آیه لازم نیست
فقط اینجاکه سایه لازم نیست
با محبت بگو کجا بودی؟