شعر جدید

نور خورشیدم

نور خورشیدم که در ظلمت سرا افتاده ام

دختر شاهم که در ویرانه ها افتاده ام

روزگاری بالش زیر سرم دست تو بود

اُف به این دنیا کجا بودم کجا افتاده ام

بابای من

خنده دشوار را بیمار می فهمد فقط
حال من را مرد دختردار می فهمد فقط

حنجرم در آتش خیمه پس از تو سوخته
حرف من را عمه از رفتار می فهمد فقط

بند بندم سوخته

سنگ خارا شد دگر آن بستری که داشتم
یک زمان می بافتم موی سری که داشتم

روی نی رفتی و رفتم با سپاه شامیان
بی علمدار و علم ؛ بی لشکری که داشتم

بوی محرم بوی غم

بسته ام پای ضریحت این دل بیمار را

یا ردم‌ کن از درت یا که شفایم را بده

هرکجا رفتم کسی درد مرا درمان نکرد

ای طبیب دردمندان تو دوایم را بده

یا حسین

ده روز دیگر گریه ی ما فرق دارد
ده روز دیگر روضه اما فرق دارد

ده روز دیگر ماجراها فرق کرده
ده روز دیگر قصه ی ما فرق کرده

حسین من

هرکس که نشد مَحرمتان یار شما نیست

نامَحرم اگر هست به دربار شما نیست

این هم ز سر لطف شما بوده وگر نه

این خار که زیبنده گلزار شما نیست

لبیک یا حسین

لبیک یا حسین که ماه محرم است
قلب تمام اهل عزا غرق ماتم است

هر جا صدای روضه‌ی تو می‌شود بلند
آنجا بهشت سینه‌زنان دو عالم است

یا ابوفاضل

یا ابوفاضل که گفتم..بال و پر آمد وسط..
بهرِ گفتن از کمالاتت..هنر آمد وسط…

در فضایی که همه مبهوت هستند ای کریم
دل خودش را زد به دریا و جگر آمد وسط

کاشف الکرب الحسین

یا غیاث المستغیثین کاشف الکرب الحسین
با تو دارم عهد دیرین کاشف الکرب الحسین
ای برایم عشق تو دین کاشف الکرب الحسین
زندگی شد با تو شیرین کاشف الکرب الحسین

علقمه

قطره قطره اشک و خون چشم تو را پوشیده اند

پیکرت را با لباس تیرها پوشیده اند

علقمه با پاره های پیکرت تزیین شده

خاک میدان را به خونت تا کجا پوشیده اند

ولدی

صحنهٔ روضه در این جمله مجسم باشد
پشت هر قدّ رشیدی دو قد خم باشد

من و لیلا به روی چشم بزرگت کردیم
عمر ما قدوبالات منظم باشد

علی لای لای

فرقی نداره دیگه روز و شبش
یکی دو روزه خیلی خشکه لبش
هرکاری کردیم ولی فایده نداشت
یه ذره هم پایین نیومد تبش

دکمه بازگشت به بالا