شعر حضرت زينب

دل آزرده

کیست این بانو که بر دلها خدایی می‌کند
کِشتیِ بی بادبان را ناخدایی می‌کند
هرکه گوید یاحسین او را هوایی می‌کند
آنکه امشب باز ما را کربلایی می‌کند
دختر یعسوب دین حیدر، مسلّم زینب است

سایه سوختن

سایه سوختن خیمه به دیوار افتاد

گذر زینب از این کوچه به بازارافتاد

 تا که با نعره یک سنگ, دل آینهریخت

شیشه ای خرد شد و از سر دیوارافتاد

دکمه بازگشت به بالا