چشمم کجا دنبال چشمانت بگردد
سوریه,مکه,کربلا یا اینکه مشهد
هر هفته چشمانم به سوی آسمان است
شاید بتابی بر دلم آقا تو شاید
چشمم کجا دنبال چشمانت بگردد
سوریه,مکه,کربلا یا اینکه مشهد
هر هفته چشمانم به سوی آسمان است
شاید بتابی بر دلم آقا تو شاید
کاش منّا شوم وغرق محبت باشم
کاشف الکرب تووشیعه ی مثبت باشم
جذبه ی عشق تو با این دل دیوانه چه کرد
بارقیبان شب وروزم به رقابت باشم
تا کی برای آمدنت لحظه بشمرم
از اینکه غایبی ز نظر سخت دل پُرم
آقا دلم برای شما لک زده ولی
می دانم اینکه هیچ به دردت نمیخورم
باز هم میرسد بهار,ولی
باز پاییز سرد در راه است
ای بهار همیشگی بازآ
بی تو عمر بهار کوتاه است
امیر بى قرینه کى مى آیی؟
کشم ناله ز سینه کى مى آیی؟
عزیزم فاطمه س چشم انتظاره
سحر خیز مدینه کى مى آیی؟
این جان که تمام شد تو می آیی , نه ؟
قرآن که تمام شد تو می آیی , نه ؟
من چتر به دست منتظر در راهم
باران که تمام شد تو می آیی , نه ؟
قاسم اسدی
هر آن چه گریه بریزم بهقلب شعله ورم
دوباره سر رود آتش ازآتش جگرم
غم فراق تو و هجر ایندو ماه عزا
دو غصه می شود و بیشترزند شررم
خاطرم هست که از کودکیم تا حالا…
در دلم ریشه دوانده غم دوری شما
قطره آبم که سرازیر شدم از سر کوه
که مگر قبل بخــارم برسم بر دریــا
من حرف دارم با تو آقا حوصله داری؟؟
فکرشما هستم میان خواب و بیداری
تاکی نشینم پای تقویم فراق تو ؟؟
دیگربس است این جمعه های سرد و تکراری
کبوتر دل ما جمعه را مروری کرد
برای آمدنش ندبه غرق شوری کرد
خدا کند برسد جمعه ای که برگویند
ز کعبه آن گل نرگس,عجب! ظهوری کرد
آقا سلام! سوز و نوایی به ما بده
هر صبح و شام حال بکایی به ما بده
دل تنگ دیدن تو شدیم ایّها الغریب
آغوش خویش وا کن و جایی به ما بده
خدا کند به سر این انتظارها برسد
زمان مرگ خزان بهارها برسد
نشد اگر برسم من به پای بوسی تو
خدا کند که از آن سو غبارها برسد