کبوتر دل ما جمعه را مروری کرد
برای آمدنش ندبه غرق شوری کرد
خدا کند برسد جمعه ای که برگویند
ز کعبه آن گل نرگس,عجب! ظهوری کرد
کبوتر دل ما جمعه را مروری کرد
برای آمدنش ندبه غرق شوری کرد
خدا کند برسد جمعه ای که برگویند
ز کعبه آن گل نرگس,عجب! ظهوری کرد
آقا سلام! سوز و نوایی به ما بده
هر صبح و شام حال بکایی به ما بده
دل تنگ دیدن تو شدیم ایّها الغریب
آغوش خویش وا کن و جایی به ما بده
خدا کند به سر این انتظارها برسد
زمان مرگ خزان بهارها برسد
نشد اگر برسم من به پای بوسی تو
خدا کند که از آن سو غبارها برسد
با اینکه بی وفا شده ام با وفا ببخش
این بار محض خاطر زهرا(س) مرا ببخش
خود را اسیر بند معاصی نموده ام
من توبه می کنم تو فقط بنده را ببخش
تکیه بهوفای ما نکن آقا جان
گریهتو برای ما نکن آقا جان
بهر فرجتخودت بیا کاری کن
دل خوش بهدعای ما نکن آقا جان
اگر چه بی کس و تنها اگر چه غم زدهایم
همیشه از تو فقط با دروغ دم زده ایم
تو گرم آمدنی , بی خبر که ما بی تو
قرار جمعه ی این هفته را بهم زده ایم
بار دیگر قلب مهدی غم گرفت
همچو مولا ,قلب زینب هم گرفت
یاد آن روزی که ویران شد بقیع
در جنان, حیدر به سر ماتم گرفت
محمدمهدی عبدالهی
برای رفتن تا بیکران فقط کافیست
گرفتن پری ازبالتان امام زمان(عج)
تفألی چو به حافظ زدم فقط دیدم
پر است حافظم از فالتان امام زمان(عج)
در آن زمان که پی یک قرار میگردم
تویی که سنگ صبور شکیب میگردی
نبود باورم اصلا که تکسوار هستی
نبود باورم اصلا غریب میگردی
قرار بود بیائی مگر نه آقاجان
ز چهره پرده گشائی مگر نه آقاجان
قرار بود که یک لحظه هم به حال خودم
مرا رها ننمائی مگر نه آقاجان
با اینکه بی وفا شده ام با وفا ببخش
این بار محض خاطر زهرا مرا ببخش
خود را اسیر بند معاصی نموده ام
من توبه می کنم تو فقط بنده را ببخش
هر جا که عطر یار نباشد عذاب هست
هر جا که نام دوست بیاید شراب هست
اعجاز اعظم است که عشقش به قلب ماست
ما ذره ایم و در دلمان آفتاب هست