شعر مدح امام حسین

شعر مدح امام حسین (ع)

بخشندگی اهل گنه در صف محشر
وابسته به یک گردش چشمان حسین است

غم نیست مرا گربرسد وقت مماتم
زیرا ملک الموت بفرمان حسین است

شعر مدح و ولادت سیدالشهدا (ع)

در فضایی ملکوتی تر و روحانی تر
دفتر شعر من امشب شده نورانی تر
دلم به دریا زدم این مرتبه ؛ طوفانی تر
آسمانی ترم این دفعه و بارانی تر

چه حسینی

دل به طوفان زدم, بدون حساب
باده پنهان زدم, بدون حساب
بی حساب و کتاب بخشیدم
به خلایق ثواب بخشیدم

رفیق

او که مثل من هزاران دربه در دارد, رفیق!

این محال است از یکی مان چشم بر دارد,رفیق!

آن زمانی که درون روضه می آئیم ما

شخص او بر تک تک ماها نظر دارد رفیق 

عجم زاده

ما نوکرت هستیم دیارت,قرن ماست..
ما بلبل صحنیم که بامت چمن ماست
هرشب؛ همه محتاجِ همین در زدن هستیم
سینه زدنِ ما همه اش در زدنِ ماست

شعر مناجات و روضه امام حسین (ع)

آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم
میرود سوی گرفتاری او پای دلم

لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش
این شده ذکر لب و درس الفبای دلم

جانم حسین

گرفتار و زار و ذلیلم حسین

دخیلم دخیلم دخیلم حسین

زمین خورده تو به افلاک رفت

که بالاتر از جبراییلم حسین

بی قراران توآقا

بی قراران توآقا زیر پرچم زنده اند

آری آری سینه زنها فصل ماتم زنده اند

در حقیقت تو به آنها زندگی بخشیده ای

آن نفس هایی که از عیسی بن مریم زنده اند

از عاقلان دیوانه می سازد

چنان شمعی که از اطرافیان پروانه می سازد

حسین بن علی (ع) از عاقلان دیوانه می سازد

حریمش جای عرش و فرش را با هم عوض کرده ست

که جبریل امین در بارگاهش لانه می سازد

شاه حسین

زیر دینیم به زیر علم شاه حسین

ای به قربان عطا و کرم شاه حسین

دم چایی شما از دم سینه زنهاست

کس ندیدست دمی مثل دم شاه حسین

قبله نمای ما

اصلا حسین جنس غمش مثل کیمیاست 

ارباب ما حسابش از همه عالمی جداست

 فهمیدم از حسین و منی پیغمبرم که او 

آرام جان نه بلکه حسین جان مصطفاست 

به پای بیرق روضه

به پای بیرق روضه اگر که سینه زنم

غلام درگه ارباب و شاه بی کفنم

 ز روضه روزی خود را همیشه می گیرم

به اشک و آه و به گریه همین نفس زدنم

دکمه بازگشت به بالا