شعر مدح اهل بیت

یا علی

باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست
بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست

بعد از خدا و بعد رسول خدا، علی
ساقی است گر شراب نداری بیا که هست

جواد بن الجواد

آن که «کم»ش را نیمه شب آورد، دادت
دارد زیادش می کند لطف زیادت

آقا منم… آن رختْ پاره… پا برهنه…
آن شب ، شب جمعه مرا که هست یادت!

یا علی

هیچ از آن جمال نتوان گفت
چه بگویم ؟! مثال نتوان گفت

کیست آن ذات خارج از ادراک؟
پاسخ این سوال نتوان گفت

قبله ی دیگر علی ست

می دهد کعبه نشانــی قبله ی دیگر علی ست
سجده کن پروردگاری را که مایل بر علی ست

در حیاطِ صحنِ او خورده ست خِضـر آبِ حیات
سُرمه کن خاکِ نجف را چشمه ی کوثر علی ست

یا علی

تا نظر بر این دل پر التهابم می کنی
با نوای دلنشین خویش خوابم می کنی

مطمئنم با نگاهی این شب قدر ای علی ع
تو حسابم می کنی و مستجابم می کنی

با یاد عشقت

نفس سرکش گاه گاهی در دلم آشوب کرد
شکر تنبیه تو بود و فتنه را سرکوب کرد

قلب من با یاد عشقت می‌زد و عیبی نداشت
غفلتِ از ذکر تو قلب مرا معیوب کرد

یاعلی

فیض بیداری وقت سحرم دست علیست
ای خدا شکر که برروی سرم دست علیست

عزتش مال خودش بود به من هم بخشید
آبرویی که به آن مفتخرم دست علیست

یا علی

آفرینش نقطه‌ای از اسم حیدر بوده است
نه فلک شمس و مه چشم غضنفر بوده است

عالمی دیگر ندارد این جهان مانند او
چون که او روح و تن و جان پیمبر بوده است

جانم علی

باز برگ دعوت از معشوقِ جانانی رسید
عاشقان! هنگام اثبات مسلمانی رسید

رحمت خاصِ خدا شد عام! دوزخ بسته شد
میزبانِ مهربان، با شوقِ ربّانی رسید

یاعلی

در زمین بودی ولیکن آسِمان ها بیشتر
در مدار اختیارت کهکشان ها بیشتر
با تو بوده چرخشِ کُون و مکان ها بیشتر
جِلوه ات افتاده بر رویِ زبان ها بیشتر

آفاق

لامکان پر می زند در آسمانِ اولینت

عشق را کرده مسلمان جذبهٔ نور مبینت

قلعهٔ خیبر گواهی می دهد بر ادعایم

نیست در آفاق مستحکم تر از حصن حصینت

قبلهٔ دل

دوباره قبلهٔ دل مایل است سویِ نجف
تمام حاجت من نذر آرزوی نجف

نگرد بهتر از آن خطه نیست در عالم
برای کعبه قسم بوده آبروی نجف

دکمه بازگشت به بالا