می شود گفت سپرده ست خدا دل به علی
قـبله وقـتی شـده بـاشـد مُـتمایـل به علی
جای او مرتبه ی عالیِ جنبُ اللّهی ست
پس رسیده ست تـمامیِ فضائل به علی
می شود گفت سپرده ست خدا دل به علی
قـبله وقـتی شـده بـاشـد مُـتمایـل به علی
جای او مرتبه ی عالیِ جنبُ اللّهی ست
پس رسیده ست تـمامیِ فضائل به علی
دلم گرفته از این روزگار زجرآور
جهان که لطف ندارد بگو نجف چه خبر
تمام کون و مکان را اگر نگاه کنی
جز او کسی به نظرها نمیرسد به نظر
به کعبه کسی تا ابد سر نمیزد…
اگر کعبه سجده به حیدر نمیزد
به عشق علی،وقت معصیت ما..
قلم را ملک بین جوهر نمیزد
ببین دلتنگی بی حدّ و حصر این اهالی را
بگو باد صبا آرَد هوای آن حوالی را...
.
گناهم را خدا ای کاش بسپارد به دست تو
که من میخواهم از دست تو حتی گوشمالی را
به نام او که با نامش خدا داده است تلقینم
که جز نام علی در اعتقاداتم نمی بینم
.
علی کاف لعبده، این شعار هر خدا جویی است
خدا می داند و من! گر که غیر از این شود دینم
در مُلک خدا سکه به نام همه کس نیست
خورشید ولا ساکن بام همه کس نیست
جبریل سلام آور حق است برای
این مرد که محتاج سلام همه کس نیست
باید دهان را با گلاب ناب شوییم
آنگاه بر لب ذکر حیدر را بگوییم
آنقدر می با عشق حیدر سرکشیدیم
در میکده خود باده ایم و خود سبوییم
می گذرد روز و شب ، زندگی ام با علی
بنده یا هو شدم ، بنده مولا علی
عرش خدا کرده است ، شهر نجف را علی
فاضل و افضل علی ، عالی و اعلی علی
بچرخان ذوالفقارت را بزن سرهای دشمن را
بکش تیغ و بزن گردن قلندرهای دشمن را
میان معرکه چرخی بزن تا که ابالفضلت …
بیاموزد چگونه میزنی پرهای دشمن را
علی آن پادشه بی همتا
روح تسبیح و مناجات و دعا
پیشوا ،رهبر، امام و مولا
علی عالی اعلا، والا
بنده ای که بیشتر غرق خجالت می شود
بیشتر مشمول احسان و محبت می شود
بعد هر سبحانَ ربّی، اسم اعلای علی است
پس خدا با سجده های او عبادت می شود
من کویرم لب من تشنه باران علیست
این لب تشنه پرشور غزلخوان علیست
این که گستردهتر از وسعت آفاق شدهست
به یقین سفره گسترده دامان علیست