خورشیدنشسته روی بالت ساقی
دنیاشده خیره در جمالت ساقی
من عاشق چشمان خمارت هستم
من شیفته ی نقطه ی خالت ساقی
خورشیدنشسته روی بالت ساقی
دنیاشده خیره در جمالت ساقی
من عاشق چشمان خمارت هستم
من شیفته ی نقطه ی خالت ساقی
دوره گردم به هوای کرمت یا حیدر
بر روی چشم تر ِ من قدمت یا حیدر
عرش هم روز و شب زندگیَّش گم کرده
از همان لحظه که دیده حرمت یا حیدر
می زند بر قلب کعبه حق به عشق توشکاف
می کِشد دَرهم عدو را ذوالفقارت در مَصاف
جانماز راز دل را پهن کردم تاخـــــــدا
می دهد هر یا علی بوی هزاران اعتکاف
حسین ایمانی
دلی که نیست در آن حبِّ مرتضی دلنیست
دمی که ناد ِ علی خوانده شیعه مشکل نیست
اگر برای علـــــــی کعبه سینه چاک زده
همین دلیل دلی بودن است پس گِل نیست
حسین ایمانی
نزاده مادر گیتی چو مرتضی دیگر
ندیده کشتیِّ حق چون تو ناخدا دیگر
گشوده کعبه دری روی سینه اش یعنی
خداست چشم به راهـَت علی بیا دیگر
حسین ایمانی
تاصوت دعا بیت خدا راپُرکرد
عطرگل لاله همه جارا پُرکرد
درکعبه شکفت تا گل روی علی
گلبانگ محمدی فضارا پُرکرد
چون کبوتر به لب بام توام
من به دنبال تو و دام توام
تشنه ی آب حیاتی تو و من
تشنه ی قطره ای از جام توام
چشم وا کن احد آیینهٔ عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت
آن که انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد
ما پیروان راه علی و ولایتیم
ماتشنگان باده ناب شهادتیم
ما غیر مرتضی به کسی دل نبسته ایم
ماپشت منکران علی را شکسته ایم
ای روی تو شبیه جمال ابالحسن
وی خوی تو مثال کمال ابالحسن
آوردن قیافه شناسان روا نبود
سیمای توست وجه جمال ابالحسن
در سفره عسل اگر که باشد بهتر
شعر تو غزل اگر که باشد بهتر
اظهار محبت علی ای دل من
همراه عمل اگر که باشد بهتر
سید مجتبی شجاع
در مذهب هر کس که حقیقت بین است
ذکر صلوات بر علی شیرین است
از راه خطا و معصیت بر گردید
خوشنودی صاحب الزمان در این است
سید مجتبی شجاع