شعر مناجات امام زمان

امام غریب

تو تنهای تنها امام غریب

تو گریان سقا امام غریب

الهی بمیرم نبینم غمت

فدای تو مولا امام غریب

با غمت می خرم

با غمت می خرم آقا خوشی عالم را

و به عالم ندهم تا به ابد این غم را

چشم بر راه تو و روز نهم هم آمد

قسمتم کرد خدا سینه زدن با هم را

غیبت طولانی

دیدن روی تو آیا هست در اقبال من؟

غیبت طولانیت زیر سر اعمال من

جمعه ها ابر بهاری می شود چشمان من

من یقین دارم خبر داری تو از این حال من

صاحب الزمان عج

این اشک ها حضور تو را داد میزند

عطر نگاه تو به خدا داد میزند

اهی کشیده اید که روضه گرفته است؟

تشریف چشم های شما داد میزند

گذشته…

بی تو به این دنیا چه ماتم ها گذشته

آقا هزار و اندی از غم ها گذشته

دیگر توان دوریت بر ما نمانده

آب از سر غم دار آدم ها گذشته

 

خیلی دلم گرفته

خیلی خیلی دلم گرفته از ندیدنت

من زنده ام فقط برای اینکه ببینمت

تو هستی امیدی برای زنده ماندنم

خدا کند زنده بمانم تا ببینمت

دارم امید حلّ معما

راضى مشو که رانده از اینجا کنى مرا
خواهى مگر که از سر خود وا کنى مرا
کوشش مکن به دورى خود عادتم دهى
دارم امید حلّ معما کنى مرا

باید خون جگر آمد

ای چشم هایت مرهم دلها , پیش تو باید خون جگر آمد

شد درد هایش کمتر از پیشش , هرکس که پیشت بیشتر آمد

ای صورت ماه تو گندم گون , ای مژه های چشم تو پر خون

ای عاشقت مجنون تر از مجنون , صبر من بیچاره سر آمد

دلم قرار نمی گیرد

دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو
سپند وار زکف داده ام عنان بی تو

ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ
زجام عشق لبی تر نکرد جان بی تو

آقا بمیرم

آقا بمیرم یک نفر یاور نداری

اینجا کسی کاری به کار تو ندارد

با بی وفایی های مردم سازگاری

صحرانشین در گوشه ای از خیمه ی خود

دو چشم خیس

دو چشم خیس به راه نگار دارم من

همیشه گریه بر این شوره زار دارم من

هوار عاشقی ام را شنید گوش فلک

طریق عاشقیِ آشکار دارم من

پری بدهید

برای شانۀ افتاده ام پری بدهید

دلِ شکستۀ ما را به دلبری بدهید

محبتی بکنید و مرا حرم ببرید

نشان راه به چشم کبوتری بدهید

دکمه بازگشت به بالا