حق به عرش خود نوشت آقا علی باشد فقط
صاحب عزّ و جلال ما علی باشد فقط
غیر حیدر در جهان مولای دیگر نیستنیست
از ازل گفته خدا مولا علی باشد فقط
حق به عرش خود نوشت آقا علی باشد فقط
صاحب عزّ و جلال ما علی باشد فقط
غیر حیدر در جهان مولای دیگر نیستنیست
از ازل گفته خدا مولا علی باشد فقط
نغمۀ «یا هو»ست به هرموی من
پر شده عالم ز«هوالهو»ی من
روی من از چار طرف سوی حق
دیدۀ حق از همه سو سوی من
ساقی به پیاله باده کم می ریزی
این میکده را چرا به هم می ریزی؟!
از گردش ساغرت شکایت دارم
آسوده بریز! بنده عادت دارم
در هیاهوی ملک صحن تو دیدن دارد
شربتی آب در این کعبه چشیدن دارد
با اذان حرمت اشک چکیدن دارد
هم علی هم ولی الله اش شنیدن دارد
طلای گنبد شهر نجف غزل ساز است
و حس خوب من انگار حس پرواز است
دلم هوایی ایوان عرش حق شده باز
چرا که راه از آنجا به آسمان باز است
نو بهاری که زمین تشنه دیدار شماست
زرد را سبز نمودن حیطه کار شماست
عقل درمانده و ادراک نمیفهمدتان
کار عشق است که تمّار سر دار شماست
ما از خم ابروت به توحید رسیدیم
جز رب به پس چهره تو هیچ ندیدیم
رفتیم به مسجد که کمی باده بنوشیم
در وقت اذان زود به میخانه دویدیم
علی راه سعادت , روح دین است
علی تفسیر قرآن مبین است
علی تصویر آیات الهی است
و این یعنی که او حبل المتین است
از ابتداکه عالم امکان درست شد
لوح وقلم, ستاره و کیهان درست شد …
غیر ازخدا, علی و پیمبر کسی نبود
از نورمرتضی گل انسان درست شد
ذکرابوتراب عجب مستی آور است
ایننام پیرِ میکده ی حوض کوثر است
اصلاهراس و باک نداریم از حساب
محشرکلید باغ جنان دست حیدر است
مولا اگر نبود,ولایت نداشتیم
روزحساب, باب شفاعت نداشتیم
عاشقنمی شدیم اگر مرتضی نبود
نسبتبه اهل بیت ارادت نداشتیم
هر صفا با علی صفا دارد
هر کسی با علی خدا دارد
روی قلب ستاره بنویسید
مثل آقای ما کجا دارد