آب شورِ چشمها با عشـق شیرین شما
کیمیا بود و مس قلب گدایت شد طلا
آمدم اینجا نمک گیرِ توباشم یا حسین
من نمک پرورده یِ عشق توام شاه وفا
آب شورِ چشمها با عشـق شیرین شما
کیمیا بود و مس قلب گدایت شد طلا
آمدم اینجا نمک گیرِ توباشم یا حسین
من نمک پرورده یِ عشق توام شاه وفا
هر کس رسید بی کسی ام را نگاه کرد
ما را چه سخت رفتن تو بی پناه کرد
قاری چنین ندیده کسی پاره پاره لب
رویش سیاه انکه لبت را سیاه کرد
کـاروانی آمده
کــهکـشـانی در زمینی آســمانی آمده
خاک می بالَد به خویش
چون به خـیرِ مقدمِ عَرشْ آشیانی آمده
وای ! پیشِ چشمها
بخت این بود که در راه تو ذاکر باشم
قسمتم بود که با عشق تو شاعر باشم
ظاهرم گاه کمی باطن من را گم کرد
رمز عشق است که یک باطن و ظاهر باشم
دلی به سینه طپیدو دوباره شیداشد
به عشق عشق گره های کورمان واشد
دوباره چشم پراز شوروشوق دریا شد
ببین دوباره زمین سفره دار بالا شد
حضور کیست که میخانه ها زیاد شدند
حسین آمدو دیوانه ها زیاد شدند