شعر مدح اهل بیت

قسم

به نام اسوه ایثار حضرت زینب

به نام جلوه الله شوکت زینب

قسم به هر چه خدا آفریده در عالم

که هست ملک خداوند دولت زینب

ثناخوان زینب است

صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است
عقل بسیط واله و حیران زینب است

ایوب صابر است ولیکن درین مقام
انصاف ده که ریزه خور خوان زینب است

نورِ ماهِ آسمان

عفّت و عصمت تماماً در رکابِ زینب است
نورِ ماهِ آسمان،زیرِ نقابِ زینب است

عزّت و آزادگی،دل باختن بر وجه الحسین
این همه درک کرامت ها،به بابِ زینب است

یا ام المصائب

دلبران را دل اسیرِ دلبری زینب است
عاشقان را سر فدایِ سروری زینب است

جن و انسان و ملائک را نگر چون یک به یک
بر کف آنها مدال نوکری زینب است

یا زینب(س)

هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش
مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش

وقت بیرون رفتن از خانه، حسین و مجتبی
با یل ام البنین بودند در دور و برش

ناموسِ خدا هستی

ای آنکه ناموسِ خدا هستی
پرده‌نشین عرش، نام توست
جایی که عقلِ ما نخواهد رفت
بالاتر از آنجا مقام توست

دَر

کار داریم در این شعر فراوان با دَر

گوییا خورده گره با غزلِ مولا ، در

وَ قسم بَر ترکِ کعبه که حتی دیوار

می شد از عشقِ علی پیشِ علی دَرجا در

عیدِ ولایت

باز هم آئینه ها..عیدِ ولایت آمده…

شیعیانِ مرتضی!وقتِ ضیافت آمده..

خنده را از لب نیاندازید عیدِ واقعی ست

سینه چاکانِ علی…هنگامِ بیعت آمده

شکوه

سلام ای مقصدِ غاییِ خلقت

سلام ای نقطه ی وصلِ حقیقت

غدیر ای چشمه ی جاری و جوشان

غدیر ای موجِ بیتاب و خروشان

عرش

لوح و قلم ، کرسی و عرش و ذات هو را

باید از او جویا شد ، اسرار مگو را …

در کوچه و پس کوچه های آسمان ها

جبریل هم یک نیمه شب ، گم کرد او را

یاعلی و یاعلی

دلخوشم با روزهای رفته و طوفانی ام

قصه ها دارد نگاهِ ابری و بارانی ام

 در خودم این روزها غرقم چنان گرداب ها
 

در خودم این روزها سرگرمِ سرگردانی ام

سم الله

خدا می‌خواست بنویسد که بسم الله یعنی چه!

صراط المستقیمش چیست آیا؟ راه یعنی چه؟

بفهماند به مهر و ماه اصلا ماه یعنی چه!

به شاهان جهان گوید مراد از شاه یعنی چه؟

دکمه بازگشت به بالا