شام یک محشرکبراست کجایی عباس ع
دخترفاطمه تنهاست کجایی عباس ع
به نوامیس خدا پیروجوان خندیدن
آستین معجرزنهاست کجایی عباس ع
شام یک محشرکبراست کجایی عباس ع
دخترفاطمه تنهاست کجایی عباس ع
به نوامیس خدا پیروجوان خندیدن
آستین معجرزنهاست کجایی عباس ع
شام یک محشرکبراست کجایی عباس ع
دخترفاطمه تنهاست کجایی عباس ع
به نوامیس خدا پیروجوان خندیدن
آستین معجرزنهاست کجایی عباس ع
کسیکه دیده هزاران عذاب را نزنید
اسیر تشنۀ یک جرعه آب را نزنید
بزن به من همۀ تازیانه ات , اما
عروس مادرمان , رباب را نزنید
محسن داداشی
مردم لباس پاره ما خنده دار نیست
رأس شهید کرب وبلا خنده دار نیست
ازگریه رقیه (س) خجالت نمیکشید؟
اشک یتیم خون خدا خنده دار نیست
مرو ای بانوی تب دار دلت می آید؟
من و تنهایی و تکرار دلت می آید؟
تو فقط سعی نمودی که مسافر باشی
حیدر و این همه اصرار دلت می آید؟
بادست مهربان توزنجیرمیشوم
در راستای عشق تودرگیرمیشوم
ازکودکی بزرگ شدم زیر بیرقت
شکرانۀ جوانی خود پیرمیشوم
باید تمام عمــر شما را صـــدا کنم
شاید که حق نان و نمک را ادا کنم
تا زنده ام به عشق تو باید,امام عصر
فکری به حال این گذر جمعه ها کنم
فقط آویزه ی گوشم همین مطلب بود
مهر تایید بهشت امضای یا زینب بود
بعد هیئت تاسحر بیدارم ای زاهد بدان
شب نشینی با حسین مثل نماز شب بود
محسن داداشی