محمدقاسمی

خاتم

از عرش آمدند ملائک به خدمتش

تنها به قصد عرض ارادت به حضرتش

حالا در امتداد مسیر پیمبریش

می آید از حرا پی اظهار بعثتش

شرمنده ایم

شرمنده ایم خار دل آزارتان شدیم
با این‌که‌جز تو یارِ عزیزی نداشتیم

ما؛میلِ‌خویش‌رابه‌تو ترجیح‌داده ایم
از بس بنا به نَفس سِتیزی نداشتیم

عصمت کبری

جلوه‌ی مُشترک حیدر و زهرا ؛ زینب
فیض جاری شده از عالم بالا ؛ زینب

نه‌‌ فقط‌ فخرِ تو؛فخرِ پدرت‌ هم بوده
به تو گفتند اگر زینت بابا ؛ زینب

کوچکترین مسیح

یکباره‌اشکِ‌ شوق ز چشمم روانه شد
تا عطر گیسوی تو در عالم روانه شد

حُسن تو یوسفانه به بازار رخنه کرد
عشق‌ِ تو در ضمیرِ منِ زار رِخنه کرد

از غمِ دلم

از غمِ دلم خدا خبر داره
اگه من آه بِکشم اثر داره
مثه من چند نفرو سراغ دارین؟
که‌دل‌ِسوخته‌ی‌شلعه‌ور داره

منم خاک پای امام جواد
گدایم گدای امام جواد
پدرمادرم؛قوم‌وخویشم؛خودم
الهی فدای امام جواد

زوار امام صادق

هم گرفتاره امام صادقیم
هم عزادار امام صادقیم
وقتی‌روضه‌شعبه‌ای‌ازحرمه
ماها زوّار امام صادقیم

بیشمار

افتاده در مسیر تو سرهای بیشمار
پرواز کرده دور تو پرهای بیشمار

از ابتدای‌خلقت عالم نَه قبل از آن
بر ما رسیده از تو خبرهای بیشمار

سوم شعبان

سوّمین‌ روزِ ماهِ‌شعبان است
عرش تا‌ فرش‌ نورباران‌ است
روز درماندگی شیطان است
حرف‌ از آمرزشِ گناهان‌است

اُخرُج اِلی العِراق

بیدار و خواب بود که افتاد اتفاق
از جدِّ خود شنید که اُخرُج اِلی العِراق

پیغام دادش از طرف حَیّ ذُوالمِنَن
قَدْ شاءَ أَنْ یَراکَ قَتیلا حُسین من

دعا کنید

خدا کند ورق روزگار برگردد
امید‌ِ مردم‌ِ چشم‌انتظار برگردد

دعا‌کنیدکه‌بعدازهزارسال‌عطش
دوباره آب‌ به‌ این‌ شوره‌زار برگردد

منو ببخش‌

منو ببخش‌ اگه‌ در حقّ تو جفا کردم
منو ببخش که واسه تو کم دعا کردم

منو ببخش که با‌ این‌ چشای آلوده‌
برای دیدن تو هی خدا خدا کردم

دکمه بازگشت به بالا