گفتم حسین و کاسه چشمم پر آب شد
شکر خدا که ناله من هم حساب شد
گفتم حسین عقده قلبم گشوده شد
الحق به نام نامی او فتح باب شد
گفتم حسین و کاسه چشمم پر آب شد
شکر خدا که ناله من هم حساب شد
گفتم حسین عقده قلبم گشوده شد
الحق به نام نامی او فتح باب شد
تکه به تکه دلم حکایت عشق است
شعله به شعله پُر از حرارت عشق است
دست مزن بر دلم وگرنه بسوزی
در جگرم آتش محبت عشق است
با دَوات و گوشه ی پَر می کشید
طرحِ خود، در عالمِ ذَر می کشید
آسمان ها و زمین را از اَلست
کاملاً از رویِ حیدر می کشید
با همین ویرانه بودن از غمش، شادیم ما
از قدیمی های شهر شیون آبادیم ما
خاک ما را با سرشک دیدهای گل کردهاند
از نمک پروردگان صبح ایجادیم ما
نیست افسرده رها ار غصه و غم می شود
هر کسی گریه کنِ شاهِ دو عالم می شود
حالِ بد را یک دو خط روضه درستش می کند
دردِ ما را نوش دارو اشکِ نم نم می شود
هر کجا روضه به پا شد منبرش خلوت نشد
این تنور گرمتان هم آخرش خلوت نشد
هر حسینیه است باب رحمت و خیر کثیر
هیچ وقت این آستان پشت درش خلوت نشد
ای برکت و سرچشمه ی این جوی چشمم
سوی تو میچرخد توهستی سوی چشمم
دارم دوتا عکس از رُخت را توی چشمم
هر چه بگویی چشم بسته روی چشمم
شرابخیز کردم این دو چشمهی حیات را
که موجِ اشکها رساند، کشتی نجات را
نوشتم از حسین، کاغذم پرید و ابر شد
دوباره غرقِ اشک کرد، کاسهی دوات را
باز می تابد شعاعِ نور از بیتُ الولا..
چشمِ بد بادا همیشه دور از بیتُ الولا
از لبِ ختمِ رسولان..شکر می بارد فقط
این چنین خیزد گلِ مشکور از بیتُ الولا
کاش در سِیّر ثَنایا ی تو سَر می باختیم
جانِ خود را در حرم وقت سَحر می باختیم
از پَرِ قُنداق ، فُطرس پَر گرفت ای کاش ما
دورِ شمعِ روزِ میلادِ تو پَر می باختیم
ای نفس حضرت زهرا حسین
ای نمک خانه مولا حسین
ای سبب خلقت دنیا حسین
نوشته بر عرش معلی حسین
نمک چشم تو دریای طلب می طلبد
وصف لعل دهنت باغ رطب می طلبد
از غباری که نشسته به لب پُر ترکم
می شود گفت قدمهای تو لب می طلبد