سلام عطر خوش دلپذیر سجاده
سلام دلبر سجده , امیر سجاده
سلام سفره پر نعمت دعا خوانی
سلام سفره مهمان پذیر سجاده
سلام عطر خوش دلپذیر سجاده
سلام دلبر سجده , امیر سجاده
سلام سفره پر نعمت دعا خوانی
سلام سفره مهمان پذیر سجاده
پنجم ماه ناب شعبان است
شور و شادی به سینه مهمان است
آسمان غرق نور ایمان است
فـُلک ومُلک و مَلک غزلخوان است
فال دعای سینه ی ما شاد آمده
سجّاده وا کنید که سجّاد آمده
سجّاده وا کنید و سر سفره ی نیاز
پرهای مرغ درد دل خود کنید باز
از درد نگوئید که درمان آمد
سردار سپاهیان قرآن آمد
بیهوده در خانه ی بیگانه نزن
با ما سخن از شمعیُّ و پروانه نزن
جنس نفسها چون طلا ناب است امشب
در عرش نام یار ما قاب است امشب
شکرانه ذکر مُهر و محراب است امشب
خیره بر این گهواره مهتاب است امشب
ببین جنون تماشاییِّ دل ما را
تلاطم کرم موجهای دریا را
فلک به حال دلم غبطه می خورد امشب
وَ باز کرده لبم با ترنُّم یا رب
پای قلم دوباره رسیده سر قرار
ای آسمان به دفتر شعرم غزل ببار
تندیس دلربائی و ای منتهای عشق
لطفی کن و به خانه ی چشمم قدم گذار
برسانند اگر تربت دلداران را
در می آرند ز هر دلهره بیماران را
همه سرمایه ی یک اهل کرامت کرم است
احتیاجی به دِرَم نیست , کرم داران را
گرچه از عشق فقط لطمه زدن را بلدیم
گرچه چندی است که بی روح تر از هر جسدیم
گرچه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم
جزدر خانه ی ارباب دری را نزدیم
نور حق می دمد از مشرق سجادهی تو
چه شکوهی ست در این زندگی ساده تو
می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوت
آنکه از روز نخستین شده دلدادهیتو
تاآبشار زلف تو را شب نوشته اند
ما رااسیر خال روی لب نوشته اند
دراعتکاف گیسوی تو سالهای سال
مشغولذکر و سجده و یا رب نوشته اند