شعر ولادت اهل بيت (ع)

غریب هستی

رکاب کشور ما راتویی نگین بانو
نوشته اند تورا کوثر زمین بانو

سایل صبح حریمت همیشه بهجت بود
تویی خدیجهٔ امروزِ مومنین بانو

دختر باب الحوائج

رحمت بی وقفه ای ایجاد شد
آمد و عرش خدا آباد شد
خانه ی موسی بن جعفر شاد شد
غصه و غم از دلم آزاد شد

کریمه اهل بیت

عالم حریم حرمت آل پیمبر است
کلِّ فلک همان فدک آل کوثر است

چیزی ندارد این دو جهان غیر فاطمه
دنیا چو گوی, در کفِ دستان حیدر است

بضعهُ المُـصطفی

بیاریـد بالا دو دست دعا را
بخوانید یک بار دیگر خُدا را

به نصّ کلام الهی , به قرآن
تسلّی دهد ذکر او قلب ما را

شفاعت در بهشت

در حرم نه,زائرت دارد اقامت در بهشت
قیمتی تر می شود با تو عبادت در بهشت

روز محشر نه,به تأیید زیارت نامه ات
می کنی از زائران خود شفاعت در بهشت

بسم رب النور

بسم رب النور , من هستم مسلمان حسن
بوده از روز ازل دستم به دامان حسن
آمدم اصلا در این دنیا به فرمان حسن
عالمی دارم در اینجا با گدایان حسن

مرد کریم

جان میدهم پای نگاری که گرفتم
دارد نفس حسّ بهاری که گرفتم

خوشحالم از اینکه قلم وقف حسن‌(ع)شد
خوشحال تر از پشتکاری که گرفتم

ای ذوالکریم ابن الکریم

برخیز و ساغر را بگیر در بزم آن نیکو جمال
با صلح می گوید سخن تا بشکند تزویر را

با صلح تا باقی شود آن مذهب دُردی کشان
هرچند در وقت نبرد بازی کند تقدیر را

اولین امام زاده

حسن رسیده حُسن را به دلبران نشان دهد
کریم آمده به سفره ی فقیر نان دهد
فرشته می رسد که گاهواره را تکان دهد
نبی نشسته تا به گوش این پسر اذان دهد

اولین گل پسر حضرت زهرا

نیمه ی ماه خدا ماه تمامم آمد
نام او مثل عسل بود , به کامم آمد
جان جانان من و خیرالانامم آمد
ایهاالناس ببینید امامم آمد

جانم حسن(ع)

خبری نیست اگر مُعجزه‌ای برپا شد
خبری نیست اگر سینه‌یِ دریا وا شد
خبری نیست که دریا صدفِ موسیٰ شد
خبر این است که گفتند علی بابا شد

منم غلام حسن

گرفته دست مرا بارها مرام حسن
رسیده است به من لطف مستدام حسن
من احترام شدم محض احترام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن

دکمه بازگشت به بالا