رکاب کشور ما راتویی نگین بانو
نوشته اند تورا کوثر زمین بانو
سایل صبح حریمت همیشه بهجت بود
تویی خدیجهٔ امروزِ مومنین بانو
رکاب کشور ما راتویی نگین بانو
نوشته اند تورا کوثر زمین بانو
سایل صبح حریمت همیشه بهجت بود
تویی خدیجهٔ امروزِ مومنین بانو
رحمت بی وقفه ای ایجاد شد
آمد و عرش خدا آباد شد
خانه ی موسی بن جعفر شاد شد
غصه و غم از دلم آزاد شد
عالم حریم حرمت آل پیمبر است
کلِّ فلک همان فدک آل کوثر است
چیزی ندارد این دو جهان غیر فاطمه
دنیا چو گوی, در کفِ دستان حیدر است
بیاریـد بالا دو دست دعا را
بخوانید یک بار دیگر خُدا را
به نصّ کلام الهی , به قرآن
تسلّی دهد ذکر او قلب ما را
در حرم نه,زائرت دارد اقامت در بهشت
قیمتی تر می شود با تو عبادت در بهشت
روز محشر نه,به تأیید زیارت نامه ات
می کنی از زائران خود شفاعت در بهشت
بسم رب النور , من هستم مسلمان حسن
بوده از روز ازل دستم به دامان حسن
آمدم اصلا در این دنیا به فرمان حسن
عالمی دارم در اینجا با گدایان حسن
جان میدهم پای نگاری که گرفتم
دارد نفس حسّ بهاری که گرفتم
خوشحالم از اینکه قلم وقف حسن(ع)شد
خوشحال تر از پشتکاری که گرفتم
برخیز و ساغر را بگیر در بزم آن نیکو جمال
با صلح می گوید سخن تا بشکند تزویر را
با صلح تا باقی شود آن مذهب دُردی کشان
هرچند در وقت نبرد بازی کند تقدیر را
حسن رسیده حُسن را به دلبران نشان دهد
کریم آمده به سفره ی فقیر نان دهد
فرشته می رسد که گاهواره را تکان دهد
نبی نشسته تا به گوش این پسر اذان دهد
نیمه ی ماه خدا ماه تمامم آمد
نام او مثل عسل بود , به کامم آمد
جان جانان من و خیرالانامم آمد
ایهاالناس ببینید امامم آمد
خبری نیست اگر مُعجزهای برپا شد
خبری نیست اگر سینهیِ دریا وا شد
خبری نیست که دریا صدفِ موسیٰ شد
خبر این است که گفتند علی بابا شد
گرفته دست مرا بارها مرام حسن
رسیده است به من لطف مستدام حسن
من احترام شدم محض احترام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن