دنیای بی زهرا شبیه یک سراب است
هستی بدون حضرتش نقشی بر آب است
اصلاً بدون فاطمه بودن، عذاب است
هرکس که بی زهرا شود، در اضطراب است
هرکس که شد بی فاطمه تنهاست، تنها
سرمایهی هستی فقط زهراست، زهرا
زهرا کجا و آن همه آزار، ای وای
زهرا کجا و در کجا، دیوار، ای وای
انسیه ی احمد کجا و نار، ای وای
حورا کجا و ضربه ی مسمار، ای وای
بین در و دیوار و آتش بود زهرا
با دشمنان هم در کشاکش بود زهرا
افسوس مشتی دیو و دد از او گذشتند
با ضربه ی مشت و لگد از او گذشتند
بر دست او شلاق زد، از او گذشتند
فریاد زد: “بابا مدد!” از او گذشتند
یک لحظه یاد محسنش افتاد و افتاد
یک صیحه از عمق جگر سر داد و افتاد
امیر عظیمی