ای همسر با عزت طاها خدیجه
ای شأنِ تو بالاتر از بالا خدیجه
اوجِ مقامت فوقِ اَوْاَدْنا خدیجه
تو دائمالْاِکرام هستی یا خدیجه
دار و ندار حضرت زهرا خدیجه
شب تا سحر مشغول تسبیح و دعایی
اول مسلمانِ زنِ دین خدایی
مادر بزرگِ خاندان هل اتایی
تنها طرفدار حریم مصطفایی
همراه احمد بودهای هر جا خدیجه
دل را به جانان دادی و دلبر گرفتی
اندوه و غم از قلبِ پیغمبر گرفتی
داراییات را دادی و کوثر گرفتی
زهرا که آمد رتبهی مادر گرفتی
ای که مقام تو بوَد والا خدیجه
پای نبی تا لحظهی آخر نشستی
با همتِ خود پشت ظلمت را شکستی
در راه دین بر مالِ دنیا دل نبستی
الحق که امالمؤمنینِ ما تو هستی
در راه حق کردی فدا جان را خدیجه
سجاده پای بندگیات سر نهاده
اصلاً مقام توست، مِعْراجُ السَّعاده
دین خدا پیمانه و عشق تو باده
الحق که زهرایت بُوَد محراب زاده
ای مادر ام ابیها یا خدیجه
مادر که باشد، شأن دختر پایدار است
امنیت خانه برایش برقرار است
مادر نباشد، روز روشن شام تار است
امشب دل زهرا برایت داغدار است
بعد از تو زهرا میشود تنها خدیجه
بوی جدایی میدهد حال و هوایت
دیگر نمیآید صدای ربنایت
این لحظههای آخری باید برایت
روضه بخوانیم از غم آلالههایت
تا چشمهای تو شود دریا خدیجه
هر چند که دور و برت را ، غم گرفته
اِنسیَّهُ الْحورایِ تو، ماتم گرفته
قلبِ شریفِ حضرت خاتم گرفته
شکر خدا دورِ تو را مَحرَم گرفته
وای از غروب روز عاشورا، خدیجه
رضا باقریان