شعر مناجات با خدا
روسیاه
بس نیست زمین خوردن این بنده پیاپی؟!
بس نیست شدم پیش تو شرمنده پیاپی؟!
کم زیر قرارم نزدم پشت سر هم
اما توبه رویم زده ای خنده پیاپی
تو آنکه مرا سخت در آغوش گرفتی
من آنکه ز الطاف تو دل کنده پیاپی
آن دست بود بوسه گه خیل ملک که
باشد به در لطف تو کوبنده پیاپی
شد زندگی ما به دو تا جمله خلاصه
ما توبه شکستیم تو بخشنده پیاپی
انگار بنا نیست که دلخواه تو گردم
مگذار شوم خوار و سرافکنده پیاپی
با ذکر “حسین” آمده ام دست بگیری
بس نیست زمین خوردن این بنده پیاپی؟!
امیرحسین حیدری