سلام ای شوق وصالم
نُقل حرف آدما اول هر کلام سلامه
کلامی که با سلام شروع شه بهترین کلامه
یه سلام میدم به محضر همونی که چشامه
خاک پای نوکراشم به خدا که از خدامه
سلام ای نور خدا خورشید خورشیدای عالم
سلام ای گریهی شوقم سلام ای شوق وصالم
تو که وسعتت به تعداد تموم زائراته
تویی که در ورود حرمت باب نجاته
تویی که راه آهنت برا ما بهترین صراطه
تو که سوغاتی شهرت زعفرونه و نباته
زعفرون رنگشو از نور ولایتت گرفته
نبات هم طعمشو از طعم محبتت گرفته
قصهی تو و ما نَقل یکی بود یکی نبوده
که نبود ما بودیم و بود تو علت وجوده
ما گداییم و در بیت تو جنات خلوده
یه پسر داری که سلطان سخا و فضل و جوده
این بضاعت کم ما فدای لطف زیادت
بچه های من همه برن به قربون جوادت
میرم از آخرت حرم برا شکست دنیا
به تو دست میدم ولی دس نمیدم به دست دنیا
با تو بهتر از بهشته بی توخیلی پَسته دنیا
تو چیکار کردی که زنهای طلاپرست دنیا
اومدن النگوهاشونو همه نذر تو کردن
فقرا به نیت حج اومدن دورت بگردن
حاجیا دارن میرن مکه ولی ما که فقیریم
پامیشیم به نیت حج راه مشهد و میگیریم
ما که اهل شوره زاریم ما که از جنس کویریم
اگه راهمون ندی دیگه باید بریم بمیریم
راه اصلی تویی ما بیراهه رامون بده آقا
تو رو جون حاجی شش ماهه رامون بده آقا
وحید عظیم زاده