حاجت به شرح آن نیست,دردی که خود عیان است
این اشک شور گونه, شیرین ترین بیان است
از عشق یوسف مصر یک دل فقط جوان شد
در خیمه ی حسینی, دلها همه جوان است
بالاترین عبادت, شادی قلب زهراست
شادی قلب زهرا, ذکر حسین جان است
زهرا تمام ما را با اسم می شناسد
نزدیک درب هیئت چشم انتظارمان است
این سرخی بدن ها, یا این به سرزدن ها
از جهل سینه زن نیست, از عشق بی کران است
“اینجا گناه بخشند, کوهی به کاه بخشند”
وقتی که پیرمردی, با عشق روضه خوان است
آهی کشید خواهر در ماتم برادر
این آه تا قیامت در سینه ها نهان است
مثل لب برادر, خون شد جبین خواهر
گویا که چوب محمل همدست خیزران است
علی ذوالقدر