شعر شهادت حضرت زهرا (س)

فصل روضه‌

فصل روضه‌

باز هم فصل روضه‌ها آمد
بانگ حی علی‌العزا آمد
نام زهرا که بین ما آمد
حال ما بین روضه جا آمد

روضه‌اش، اهل درد میخواهد
شرح این قصه مرد میخواهد

فاطمه کیست؟ ماه پیغمبر
تا ابد در پناه پیغمبر
دست او بوسه‌گاه پیغمبر
راه او هست، راه پیغمبر

بهجت قلب مصطفی زهراست
لیله‌القدر انبیا زهراست

فاطمه حجت امامان است
آنکه آموزگار سلمان است
با سه‌آیه، تمامِ قرآن است
شرط اسلام هر مسلمان است

راز او باخدا هماهنگ است
بی‌ولایش، نفس‌زدن ننگ است

یک‌تنه جان فدای مولا کرد
هم تولی و هم تبری کرد
خطبه‌اش انقلاب برپا کرد
دشمنان را همیشه رسوا کرد

مقصد راه او شهادت بود
فاطمه حامی ولایت بود

وصف اوصاف او میسر نیست
با مقامش کسی برابر نیست
حرف او غیر حرف حیدر نیست
پشت مولاست، نه، جلوتر نیست

ذکر لبهای مرتضی زهراست
الگوی زندگیِ ما زهراست

مست از جام کوثری هستیم
شیعه هستیم‌و مادری هستیم
همچو زهرا که‌ حیدری هستیم
جان‌فدایان رهبری هستیم

تا ابد پیرو شهیدانیم
با ولایت همیشه میمانیم

بین ما عشق‌و عهدو پیمانیست
تا علی هست، شیعه تنها نیست
رزم شیعه همیشه طوفانیست
یک نمونه ز ما، سلیمانیست

یک‌دلیم‌و همیشه یک‌رنگیم
پای این انقلاب میجنگیم

همچو سلمان که اهل ایرانیم
عاشق اهل بیت و قرآنیم
از غم فاطمه پریشانیم
اهل اشکیم و روضه می‌خوانیم

بزم زهرا، مثال اکسیر است
روضه‌ی فاطمه نفس‌گیر است

اهل یثرب به او ‌جفا کردند
باز هم فتنه‌ای به‌پا کردند
پشت در، آتشی بنا کردند
پای خود را به خانه وا کردند؛

تا هجوم آورند بر مولا
دست زهرا شکست، واویلا

شعله از پای تا سرش افتاد
تا زمین خورد، دخترش افتاد
از زمانی که همسرش افتاد
فاطمه بین بسترش افتاد

درد برده ز کف امانش را
زخم بازو گرفته جانش را

 محمد زوار

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا