شعر شهادت اهل بيت (ع)
مرو که کوچه برای پرت خطر دارد
مرو که کوچه برای پرت خطر دارد
مرو که رد شدن امروز دردسر دارد
مگر نگفت خداوند خلقتت حتّی –
برای صورت تو برگ گل ضرر دارد؟
گمان نمی کنم این مرد بی حیا این جا
بدون حادثه دست از سر تو بر دارد
ز روی پوشیه زد, تازه این چنین شده ای
که چشم هات فقط دید مختصر دارد
نوشته اند که پیشانی ات به جایی خورد
خلاصه ضربه ی بد این چنین اثر دارد
بزرگ بانوی این شهر باورت می شد؟
ز خاک کوچه حَسن گوشواره بردارد؟
شاعر: علی اکبر لطیفیان