طوفان شده است یا که تو دریا شدی علی
هرجای دشت می نگرم جا شدی علی
این گونه ریختی همه جا پس چرا تو را
پیدا نمی کنم و معما شدی علی
دشتی پر از سنان و تبر روت جا شده
از بس جدا جدا شدی و تا شدی علی
بابا بلند شو پدرت را بلند کن
این طور عصای پیری بابا شدی علی
دستی به زانویت بزن و یاعلی بگو
تا بنگرم که باز تو هم پا شدی علی
محو سراب مابقی از تو مانده ام
حالا که در عبای پدر جا شدی علی
من از کمر شکستم و چندین و چند بار
از سینه ات شکسته ای و تا شدی علی
باور نمی کنم که تو را جمع می کنم
اینگونه ریختی همه جا جا شدی علی
پهلو و سینه ات همه جا زخم خورده است
آیینه ای ز حضرت زهرا شدی علی
در ازدحام کوچه برای تو باز شد
مانند مادرم تک و تنها شدی علی
عمه دوباره زد گرهی روی معجرش
اصلا به فکر غارت زنها شدی علی
احمد شاکری