شعر گودال قتلگاه
واویلا
با هر یه نیزه که میره تو تنت
تیر میکشه پیکر من برادر
پاشو تا فریاد نزنه سر من
بعدِ تو شمر بد دهن برادر
با احتیاط شونه زدم موهاتو
تا از سرت یه تار مو کم نشه
حالا میبینم یکی با پنجه هاش
موی برادر منو میکشه
خودم دیدم به پیکرت خندیدن
چقدر این دشمنا پستن حسین
صدای تق تقش به گوشم اومد
به اسبا نعل تازه بستن حسین
تو رو میدیدم اگه پیکر تو
به زیر سنگ و نیزه قایم نبود
برای کشتنت یه ضربه بس بود
انقده تیر و نیزه لازم نبود
تاج سر ملیکه ی آسمون
حالا به زیر چکمه های شمره
جای تو روی سینه ی نبی بود
ولی رو سینت حالا جای شمره
زندگیمو بی تو نمیخام داداش
بجای تو بمیره خواهرت کاش
توی سرازیریِ گودال تنگ
مراقب پهلوی مادرم باش
محمد حسین ذاکری