شعر شهادت حضرت زهرا (س)
واویلا
بعد از تماس دست تو با دست یخ کردم
افتاد اشک گرم تو بر گونه ی سردم
خورشید تو حالا شده رنگین کمان تو
سرخم… کبودم… سبزم و نیلی ام و زردم
پهلو به پهلو میشوم هر بار در بستر
صدبار میمیرم دوباره زنده میگردم
زنهای فامیلم اگر پیشم نمی آیند
هر روز می آید سراغ من کمر دردم
میخواستم که حس کنی که دوست ات دارم
با دستْ دردم خانه را جارو اگر کردم
پیش در و همسایه افتادم ولی گفتم
عیبی ندارد… من فدای عزّت مَردَم…
ای کاش درد شانهام قدری امان میداد
موی حسینم را دوباره شانه میکردم
گروه شعر یا مظلوم