یا الله
در مناجات خدا از همه بهتر گریه است
آب تطهیر گناه، اول و آخر گریه است
زحمت پای ورم کرده ی مادر شده است
تا بفهمیم که قصد از می کوثر گریه است
مرتضا سفره می انداخته در نخلستان
پدرم گفته فقط رزق خدا در گریه است
شرّ به پا کرده ام و با عجله آمده ام
با معاصی که پی اش چند برابر گریه است
برنگشتم که معطل بشوم پشت درت
آنچه آورده مرا یک شب دیگر گریه است
اشک من را که بگیری دل من می گیرد
شب قدر است و شده آنچه مقدّر گریه است
شاید امشب نفسم بند بیاید، بروم
لَنگی بندگی ام در صف محشر گریه است
“بهترین حالت بنده به خدایش سجده است
بهترین هدیه ی ارباب به نوکر گریه است”*
آه شش گوشه! ببین خواب ندارم شب و روز
از جدایی تو هر گوشه ی بستر گریه است
در تب و تاب حرم بودم و گفتند بیا
شب جمعه شب رحم است و سراسر گریه است
جان عالم به فدای لب عطشان حسین!
آنچه روی لب تو ریخته مادر گریه است
بی وضو آمد و بر گیسوی تو چنگ انداخت
کار زینب پس از آن کُندی خنجر گریه است
همه دارند به دنبال سرت می گردند
نیزه ی آهنی و پاره ی حنجر گریه است
اینکه شد پیرهن خونی تو دست به دست…
اینکه خواهر ببرد دست به معجر گریه است
رضا دین پرور