شعر شهادت امام كاظم (ع)
یا باب الحوائج
صاحبِ اسرارِ پنهانی شدم ای شیعیان
بینِ محبس.. در پریشانی شدم ای شیعیان
در غُل و زنجیر ها خیلی مدارا می کنم
در سیه چالی که زندانی شدم ای شیعیان
خلوتِ خوبی ست دردِ دل کنم با خالقم
زان سبب اینگونه بارانی شدم ای شیعیان
این مقرر شد بلایی بر شما نازل شود
جایِ آن در اصل قربانی شدم ای شیعیان
درهمین زندانِ آخر.. زجرها دیدم عجیب
من اسیرِ فحشِ یک جانی شدم ای شیعیان
جایِ افطاری! کتک خوردم ز دستانِ زُمخت
خسته از رفتارِ حیوانی شدم ای شیعیان
این یهودی زد سرم را بارها بر میله ها
زین جهت بدجور گریانی شدم ای شیعیان
یادِ زهرا مادرم افتاده ام آه ای خدا..
صاحبِ اسرارِ پنهانی شدم ای شیعیان
محسن راحت حق