شعر شهادت حضرت قاسم (ع)شعر محرم و صفر

تو که اینگونه روی خاک ز هم واشده ای

تو که اینگونه روی خاک ز هم واشده ای

وای برمن که دچارغم عظما شده ای

دیشب از طعم خوش مرگ وعسل میگفتی

ظهرامروز دراین معرکه معناشده ای

بی زره رفتی و از هرطرفی سنگ زدند

که چنین سرخ ترین لاله ی صحرا شده ای

هرکسی از تن صدپاره ی تو سهمی برد

در کریمی خودت وارث بابا شده ای

سم مرکب همه جای بدنت را له کرد

بی سبب نیست اگر درهم شن ها شده ای

استخوان قفس سینه ی تو خرد شده

تازه حالا نوه ی حضرت زهرا شده ای

بردنت تا دم خیمه چقدر سخت شده!!

 باورم نیست چرا هم قد سقا شده ای

شاعر:محمدحسن بیات لو

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا