شعر اربعینشعر محرم و صفر

جانم حسین(ع)

جهان را غیر عشقت یک سرِ سوزن نمی خواهم
دو دنیا را نه با تردید…که قطعا نمی خواهم

بدونِ تو همان بهتر که ظلمت باشد و وحشت
که بی تو قبر خود را لحظه ای روشن نمی خواهم

نگاهت مُهر تأیید است و از اینرو٬ از این و آن؛
به قدر ذره ای تعریف و حُسن ظن نمی خواهم

میان روضه تا اشکم سرازیر است و می بینی
برای بردنِ دل از تو فوت و فن نمی خواهم

بهشتِ بی تو را شاید که بعضی ها بخواهند و…
گوارایِ وجودشان! ولیکن من؛ نمی خواهم!

به جز شش گوشه و کنج حرم هر جای عالم را
نه که سهوی! که مادرزادی و عمداً نمی خواهم

اگر یک ذره در جاماندنم از کربلا خیر است
من این گنج بدونِ رنج را اصلا نمی خواهم!

مرضیه عاطفی سمنان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا