شعر شهادت حضرت عباس (ع)

أدرک أخا

میان علقمه آنقدر تیرباران شد
تنش میانه انبوه تیر پنهان شد

خطاب «أدرک أخا» با حسین بود اما
شنید عمه سادات هم پریشان شد

به سوی خیمه رود سیل لشکر دشمن
که سد بین سپاه و حسین ویران شد

مگر چه دید که اینگونه شد شکسته حسین؟
چنان شکست که در چهره‌اش نمایان شد

نشد که جسم ابالفضل را به خیمه برد
در این مصیبت عظمی غمش دوچندان شد

حرم سراغ ابالفضل را همینکه گرفت
عزیز فاطمه بی‌اختیار گریان شد

اگر چه آنهمه شرمنده شد ابوفاضل
سکینه بیشتر از خواهشش پشیمان شد

 آرش براری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا