شعر شهادت حضرت رقيه (س)

اُف به دنیا

اُف به دنیا ؛ رقیه سیلی خورد
بین صحرا رقیه سیلی خورد

دختری را برای سکه زدند
اُف به دنیا رقیه سیلی خورد

نیمه شب جای عمه خالی بود
تک و تنها رقیه سیلی خورد

هر چهل منزل از عمو پرسید
هر چهل جا رقیه سیلی خورد

کمتر از گل به او نمی گفتند
بعد سقا رقیه سیلی خورد

پهن شد شمر سفره اش هر شب
هر شب اما رقیه سیلی خورد

از شبث تازیانه ها اما
از سنان ها رقیه سیلی خورد

با همان لکنت زبان هربار
گفت: بابا ؛ رقیه سیلی خورد

به زمین خورد و گوشواره شکست
مثل زهرا رقیه سیلی خورد

هر اسیری که در اسارت گفت
زیر لب یارقیه ؛ سیلی خورد

علیرضا خاکساری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا