امام حسين (ع) - شعر شب عاشورا
بوسه زنم زیر گلو
از من مگیر این لحظه های آخرت را
یک بار دیگر هم بغل کن خواهرت را
بگذار تا یک بار دیگر جای مادر
بوسه زنم زیر گلو و حنجرت را
بگذار تا زینب بپوشاند به جسمت
پیراهنت را ، یادگار مادرت را
آهسته تر قدری بمان پیشم برادر
از من مگیری صحن چشمان ترت را
حتما بیا آرام جانم قبل رفتن
قدری نوازش کن دوباره دخترت را
عباس را یک بار دیگر کن نظاره
قاسم ،علی اصغر،علیِّ اکبرت را
این خواهرت طاقت ندارد با دو چشمش
فردا ببیند بر روی نیزه سرت را
زینب چگونه می تواند ای برادر
در زیر دست و پا ببیند پیکرت را
حالا که داری می روی ای جان خواهر
دیگر درآور لا اقل انگشترت را
مهدی شریف زاده