ترسیم کردم نوحه را با زخم بستر
بیگانه است دارو دوا با زخم بستر
ای وای از آن بیمار که حرکت ندارد
مجبور باشد در خفا با زخم بستر
خون لخته ها خشکیده و چسبیده باشد
سخت است حال مبتلا با زخم بستر
کم کم رمق هم می رود از نای بیمار
دیگر نمی ماند نوا با زخم بستر
ای وای اگر کنده شود گل زخمی از تن
جان می دهد با زخمها با زخم بستر
این زخمها صدیقه را از پا در انداخت
لاغر شده خیر النسا با زخم بستر
زجری کشیده مادر سادات عالم..
دور از دو چشم مرتضا با زخم بستر
محسن راحت حق