تو ذاتِ جمالی…. تو ذاتاً جمیلی
تو وَحیِ خدا بر لب ِ جـبرئیلی
تو از آسـمان آمدی… آسمانی
تو از نسلِ پاکی تو فصلِ اصیلی
تو از کوثری جـان ِ ساقیِّ کوثر
تو سر منشأ چشمه یِ سلسبیلی
تو لحـن ِ تـمامیِّ پیـغمبـرانی
تویی نوح و موسی…تو خِضر و خلیلی
غلامِ تو اَم …عاشقم…خاکسارم
امیرِ دو عالم تو را دوسْت دارم
تو زیباترینی….نـداری نظیری
تو از نسل مولایی و دستگیری
تو عطـرِ بهشـتیِّ باغ ِ ولایی
تو سمت و صراطی…طریقی…مسیری
تو که سفره وا میکنی افتخار است
برایم گــدایی…. نداری…. فقـیری
منـم نوکرت تا قـیامِ قیامت
امیـری حسـینٌ و نـِعم الامیری
شده نوکـری در حرم اعـتبارم
امیرِ دو عالَم تو را دوست دارم
تو معنای عشقی و مفهوم ایثار
تویی ذکر هر بی قرار و گـرفتار
تویی مَرهم دردهایی که دارم
تویی آخـرین ناله یِ فردِ بیمار
تو یوسف تر از یوسفی شک ندارم…
که با تو شکـسته شود نرخِ بازار
عجب لشکری می شود لشکری که…
امیـرش تویی وُّ وزیرش علـمدار
تویی عشقِ زینب…قرارم …نگارم
امیرِ دو عالم تو را دوست دارم
هـوایِ حریمـت هوایی خـدایی
تو با یک نگاهت گِره می گشایی
تـمامیِّ ایل و تبارم حسـینی
به عشق تو شد روزگارم رضایی
به یُمنِ نگاهِ رضا می شوم من
شبِ نیـمه یِ ماهـِتان کربلایی
عجب ذکرِ نابی….عجب بویِ سیبی
نوایی…نوایی…. شدم نینـوایی
پر از روضه شد ندبه یِ انتظارم
امیر دو عالم تو را دوست دارم
حسین ایمانی