چون لاله ایم و قسمت ما غیر داغ نیست
محویم در سراغ تو از ما سراغ نیست
پروا نه ی بقیع تو هر چند عالم است
اما درآن میان خبری از چراغ نیست
هر کس که بیش خونجگر ت شد گرفت تاج
دل خون تر از انار کسی بین باغ نیست
بی بام تو کبوتر تو تیره بخت شد
ورنه پری سپید تر از بال زاغ نیست
سخت است در هوای غم تو تنفسی
از تنگی دلم نفسی را فراغ نیست
هم چون غبار زائر قبرت همه شوند
تقدیر دهر را به جز این ره سراغ نیست
موسی علیمرادی