آخر چه کنم تا به پرت خار نگیرد؟!
پهلوی تو خون ریزی بسیار نگیرد
در چند نفس پخش کن این یک نفست را!
تا پیرهنت حالت گلدار نگیرد..
به فکر خودت باش که این دسته دستاس
از دست ورم کرده ی تو کار نگیرد..
خون مردگی چشم تو درمان که ندارد
پس گریه نکن!تاری بسیار نگیرد..
یک ذره تکان خوردن تو فاجعه ساز است
آرام بمان! پهلویت این بار نگیرد..
دیشب سر سجاده دعای حسن این بود
که مادر من دست به دیوار نگیرد..
مادر شدنت را به لگد از تو گرفتند..
ای کاش کسی حسرت دیدار نگیرد..
نجار بنا بود که بی میخ بسازد..
تا عمر مرا این در و مسمار نگیرد
برخیز که یک شهر به این خانه نخندند
به سوختن پیکر پروانه نخندند..
سید پوریا هاشمی