شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

از مشهد

به فکر کربلا بودم در اوردم سر از مشهد
بخوانم هرنفس باشوق بار دیگر از مشهد

اگر که میل حج دارم چه جایی بهتر از اینجا
اگر قصد سفر کردم چه جایی بهتر از مشهد

امیدی به من و این طبع خشکیده نبود اما
به لطفش برده ام با خود غزل های تر از مشهد

گره روی گره زد تا که بخت خواهرم وا شد
سحر شد هر شبم با خاطرات مادر از مشهد

“پدیده” این نمایشگاه الطاف خداوندی ست
ندیدم شهر زیبایی تماشایی تر از مشهد

برادر صبح و ظهر و شب به سوی قم نظر دارد
چرا که چشم خود را برندارد خواهر از مشهد

“به جان مادرت زهرا قسم” رد خور ندارد که
نرفتم دست خالی با نگاهی مضطر از مشهد

اگر روزی شود تنها بلیط رفت میگیرم
چرا که قصد برگشتن ندارم دیگر از مشهد

علیرضا خاکساری

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا