شعر شهادت حضرت زهرا (س)
ای بهار آرزویم
چشم واکن تا ببینی حال من را فاطمه
تا ببینی خانه نه ، بیت الحزن را فاطمه
ای بهار آرزویم با خزان خود ببین
زردی رخسار گلهای چمن را فاطمه
بر لباست نقش این سرخی ندیدم تا کنون
کی عزیزم بافتی این پیرهن را فاطمه
بس که خون میریزد از زخم عمیق سینه ات
نیست ممکن تا بشویم این بدن را فاطمه
پاسخ این دختران با من ، ولی جان علی
چاره کن کابوس شبهای حسن را فاطمه
بار سنگین تمام کودکانت سهم من
لااقل میبافتی این یک کفن را فاطمه
داریوش جعفری