شعر عيد غدير خم

باید از جَهلِ عدو تدبیر را بیرون کشید

باید از جَهلِ عدو تدبیر را بیرون کشید
از نماز و حَجِّشان تَکفیر را بیرون کشید

با نظر کردن به تاریخ و روایات و حدیث
زندگیِّ آن دو گرگِ پیر را بیرون کشید

یک نگاهی هم به بطنِ بایِ بسم الله کرد
از دلِ آیاتِ حق تفسیر را بیرون کشید

آیه ی تبلیغ در شأنِ علی نازل شده
میشود که آیه ی تطهیر را بیرون کشید

لا فتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار
حضرت جبریل هم تعبیر را بیرون کشید

ظاهر و باطن علی و اول و آخر علی
باید از اوصافِ او تکبیر را بیرون کشید

در رجب خسته شد از مخفی شدن,جلوه نمود
از دلِ کعبه خدا تصویر را بیرون کشید

در نماز و خواب و بیداری علی غرقِ خداست
میشود در وقتِ خوابش تیر را بیرون کشید

کندنِ این در که کارِ این دوتا شَیّاد نیست
مصطفی مثل همیشه شیر را بیرون کشید

آی مَرحَب خونِ تو باشد حلالِ مرتضی
چونکه شمشیر خدا شمشیر را بیرون کشید….

شاعر: رضا قربانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا