شعر گودال قتلگاه

وای حسین

نافع‌ابن‌هلال نیمه‌ی شب
بر در خیمه‌گاه زینب بود
داخل خیمه چشم اربابش
بازهم بر نگاه زینب بود

عشق در سینه‌اش تموج داشت
غرق نورِ حسین آئینه
با ادب ایستاده عابد شب
سر به زیر است دست بر سینه

نافع از دور می‌شنید آه و
گریه و التهابِ زینب را
جگرش پاره پاره شد تا که
می‌شنید اضطراب زینب را:

جگرم سوخت ای تک و تنها
ظهر فردا چکار خواهی کرد
آخرش هم که خواهر خود را
به فراقت دچار خواهی کرد

رفت نافع به خیمه‌گاهِ حبیب
با دو چشمی که دید گریان است
ریخت خاکی به سر ،حبیبِ حرم
دخترِ مرتضی پریشان است

خون به رگهای پیرمرد آمد
گفت برخیز نوبتِ ما شد
جان ما هدیه‌ی بنی‌هاشم
مثل شیرِ نری مهیا شد

همه اصحاب را صلا دادند
رو به شیران و این دلیران کرد
حلقه‌ی یاوران که کامل شد
تیغ خود را حبیب عریان کرد

حلقه گشتند یاوران باهم
عابس و جون و سالم و جندب
منجح و حنظه سعید و وسوید
وهب و عمرو و قارب و شوذب

همه رفته با خروش و شکوه
همه بر گِردِ خیمه‌ی زینب
مثل صخره شبیه قله‌ی‌کوه
همه بر گردِ خیمه‌ی زینب

آمدیم ای عقلیه‌ی عالم
تا دلت زخم این و آن نخورد
به تو سوگند تا که ما هستیم
آب هم در دلت تکان نخورد

یک به یک لب به لب رجز خواندند
شیرهای قبیله رو به حرم
تیغ چرخان و نعره‌ی لبیک
رو به سوی عقیله رو به حرم

آنچه پیداتر است در این بِین
رگ پیشانی علمدار است
وای بر حال آنهمه لشکر
که رجزخوانیِ علمدار است

لشکرِ شمر را بهم زده است
آنکه تا صبحدم قدم زده است
شُکر عباس هست و یاوران اما
طور دیگر خدا رقم زده است

کم کم از شیرها همه رفتند
یک به یک کم شدند پای حسین
همه در پیش فاطمه خونین
همه درهم شدند پای حسین

خبری هم از علقمه پیچید
وای بر من پناه زینب رفت
تکه تکه است تکیه‌گاه حسین
غرق خون تکیه‌گاه زینب رفت

دست‌ها را به روی سر بگذاشت
آنچه می‌ گفت بر سرش آمد
دید از روی تل به قربانگاه
پدر و جد و مادرش آمد

تکیه بر نیمه نیزه‌ای داده
شاهِ بی یار از این و آن می‌خورد
نامشان را که یک به یک می‌بُرد
تنِ یاران همه تکان می‌خورد

جمع نامحرمان همه جمع است
خواهری می‌دوید در گودال
قبل از آنیکه زینبش برسد
شمر آمد پرید در گودال…

حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا