شعر اربعین

برادر خوبم

بارِ دگر به کرب و بلا پا گذاشتم
داغی دگر بر این دلِ دریا گذاشتم

چِهل روز پیش بود که روی همین زمین
خود را کنارِ پیکرِ تو جا گذاشتم

تنهایی ام، برادر خوبم، شروع شد
بوسه به روی حنجرِ تو، تا گذاشتم

می شُستمت به اشک و به این بود خوش، دلم
بوسه به جای بوسه ی زهرا گذاشتم

رفتم به زیر سایه ی راس تو سوی شام
جسمِ تو را به دامنِ صحرا گذاشتم

خاکسترم کنارِ رقیّه به باد رفت
روی تنش که سنگ لحد را گذاشتم

 رضا رسول زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا