شعر تخريب بقيع
بقیع، خاکی عشق است
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع،پنجره دارد اگرچه مشهد نیست
چه دستها که رسیده است تا بقبع از دور
که قد کشیدن زایر به قامت و قد نیست
نه صحن مانده نه ایوان نه آینه نه رواق
اگرچه خاک ، دلیل نبود مرقد نیست
همیشه حس زیارت حرم نمی خواهد
که گاه عرض ارادت به رفت و آمد نیست
برای گریه شدن زیر آفتاب اینجا
میان ماندن و رفتن کسی مردد نیست
((دعای سوته دلان مستجاب ، خواهد شد))
در این حرم که اجابت به طاق و گنبد نیست
بقیع، خاکی عشق است پس بگو شاعر
اگر به شوق ضریح آمده ، نیاید، نیست
محسن ناصحی